اعتراض خصولتی ها

مرغ یک پا دارد، اجبار دولت به افزایش نرخ پایه عرضه های بورس کالا / اگر نشد از شنیدن خبر تغییر احتمالی وزیر تعجب نکنید…

این روزها به هر رسانه که سرک بکشید، فریاد فولادسازان خصولتی را خواهید شنید که به شدت از التزام به دستورالعمل جدید تنظیم بازار فولاد گلایه مند بوده و انتظار اصلاح آن را دارند، از رانت های نجومی صحبت می کنند در حالی که تنها دو هفته بیشتر از ابلاغ رسمی این دستورالعمل نمی‌گذرد …

رفتار چندین و چند ساله این گروه از تولیدکنندگان تقریبا رفتاری شناخته شده و مشخص است؛ ” فروش در بازار داخلی هر چقدر گران تر، سود بیشتر، بهتر …”

تقریبا طی چند سال گذشته تلاش های زیادی برای نیل به این هدف صورت گرفته است، که البته با همکاری و اغماض برخی از ناظرین دولتی تا چندی پیش، تا حدودی هم موفق عمل کردند، به طوری که از یک طرف خبرهای پی در پی افزایش قیمت های داخلی محصولات آن ها مخابره می گردید و از طرف دیگر سودهای سرشار سهام این شرکت ها از سمت بورس به گوش می رسید.

این گروه از تولیدکنندگان انواع و اقسام راهکارها را طی این مدت و برای نیل به هدف برگزیده اند، از منطق معادل سازی با دلار بازار آزاد گرفته تا امتناع و محدود سازی عرضه … به طور کلی هر عاملی که به افزایش سود آن ها منجر شود می تواند گزینه خوبی برای انتخاب آن ها باشد، شرایط اگر یاری کند حتی از معادل سازی با منطق دلار هم سبقت خواهند گرفت کما این که سال گذشته بازار در برهه ای چند ماهه از زمان شاهد پرواز نامتعارف قیمت های بازار داخلی، حتی بالاتر از نرخ معادل با کالای وارداتی آن به سبب غفلت از بازار داخلی و توجه به حوزه‌های صادراتی بود، هر کجا که منافع نجومی آن ها تهدید شود با تمام قدرت به مقابله با آن خواهند پرداخت، حال نقطه مقابل تعرفه وارداتی باشد یا مصوبات دولتی … فرقی نمیکند که طرف حساب آن ها چه کسی است چون پول و قدرت و لابی های با نفوذ در دستان آنهاست، قدرتی که حتی دولت را هم در مواجه با کنترل آن ها با مشکل مواجه می نماید، نمونه بارز این موضوع علی رغم فشارهای دولتی، عرضه های نصفه و نیمه از ابتدای سال تا به امروز بوده است، معاون وزیر می گوید الزام شما عرضه 4 میلیون تن در سال جاری تا به امروز بوده که طی این مدت تنها 2.5 میلیون تن عرضه در بورس داشته اید، نماینده فولاد ساز می گوید، با نرخ دستوری تمایلی به عرضه نداریم!؛ چطور می شود که در یک کشوری، بازوی اجرایی ملت یا همان دولت، دستورالعملی را صادر نماید ولی تولیدکننده امتناع کند، بعد هم از گوشه و کنار بشنویم که اگر دولت در خواسته اش پافشاری کند ممکن است وزیر عوض شود، آیا این غیر از این است که این طور به ذهن متبادر شود که اگر قرار باشد دولتی ملعبه چند نهاد اقتصادی نیمه دولتی گردیده و مجبور باشد منافع ملی را در راستای رضایت این گروه نادیده بگیرد، آن وقت دیگر چطور میتوان به اقتدار آن تکیه نمود ؟

صحبت از رانت چند میلیاردی برخی دلالان به میان می آید، بله رانت البته نه در این ارقام غلو شده وجود داشته است، اما دستورالعمل جدید، دست و پای این رانت را تمام قد خواهد بست، چراکه اولا فقط تولیدکننده واقعی حق خرید از بورس را دارد و دوم اینکه تولیدکننده میانی که از بورس خرید کند موظف است 75 درصد از محصول تولیدی خود را مجددا در بورس و با نرخ تعزیراتی عرضه نماید، در واقع رانت موجود قبل از ابلاغ دستورالعمل تنظیم بازار به سبب برخی نقطه ضعف های نظارتی و ورود دلالان به این صحنه همان طوری که معاون وزیر هم به آن اشاره کردند، ماحصل برخی نواقص در قوانین بورس و قبل از ابلاغ دستورالعمل تنظیم بازار فولاد بوده است، تاکید شد که بعد از ابلاغیه این دستورالعمل هنوز شمش و تختال خریداری شده حوزه نورد به کسی تحویل نشده و هم زمان با تحویل این کالاها و تبدیل آن ها به محصول نهایی، عملکرد این دستورالعمل حداقل به 2 ماه زمان نیاز داشته و طی ماه های مهر و ابان به بعد تازه مشخص خواهد شد. انتظار می رود شرایط قیمت گذاری انواع میلگرد مانند قیمت میلگرد ساده در وضعیت مطلوبی قرار گیرد.

➖ نکات مهم ذکر شده جناب آقای مهندس سرقینی :

روی سکه و دلار امکان سفته‌بازی هست، ولی سفته‌بازی روی آهن آلات به دو دلیل اشتباه محض است :

1) مواد اولیه این کالا در کشور تماما موجود است، سنگ آهن کشور حداقل برای 50 سال آینده نیاز ما را برطرف می کند، همچنین در خصوص گاز و برق هم مشکلی نداشته و بی نیاز هستیم.

2) فولاد بر خلاف سکه، پنهان کردنی نیست و نمی توان آنرا زیر بالش مخفی کرد، انبار آن به راحتی کشف می شود.

3) اگر تقاضای فولاد در حوزه ساختمان سازی واقعی بود، می بایست شاهد تقاضای سایر مصالح ساختمانی مثل سیمان، شیشه یا کاشی میبودیم در حالی که بر خلاف افزایش تقاضای فولاد در کشور، سایر مصالح نه تنها افزایش بلکه کاهش داشته است که این نشان از سفته‌بازی در حوزه فولاد دارد.